سلام به همه ی عزیزانم، دوستانی که تو غمهای من شریک بودن و برای شادیهام شادی کردن..
راستش نمیخوام ناراحتتون کنم و یا اینجا از مشکلاتم بنویسم، چون فکر میکنم به قدر کافی تو وبلاگ قبلیم شما ها رو ناراحت کردم .
بنابراین ممکنه یه مدت ننویسم، البته امیدوارم حالم زود خوب بشه و چند روز دیگه برگردم بیام اینجا ولی خب، اگر ننوشتم یعنی این که دارم روی خودم کار میکنم، پس نگران نشین.
حال جسمیم و به تبع اون حال روحیم که هر وقت مریض میشم خیلی دگرگون میشم، باعث میشه بی حوصله بشم و ترجیح بدم سکوت کنم.
تو این مدت حتما میخونمتون و بهتون سر میزنم ولی اینجا چیزی نمینویسم.برام دعا کنید که هم عمیقا به دعا کردن اعتقاد دارم و هم این روزها خیلی محتاجش هستم.
این هم هدیه من به شما:(هر وقت میخونمش ارامش زیادی پیدا میکنم)
ادامه مطلب ...در پی پست قبل و سرگرمی تصمیم گرفتم یکی دو تا آزمون دیگه هم بذارم. البته اینا بیشتر حالت سرگرمی داره ولی من خودم گاها میبینم که تو بعضی چیزا واقعا جواب درست درمیاد. لطفا اینم جواب بدین و بازم تاکید میکنم تقلب نکنید.
یکی دو روز بود حوصله م خیلی سر رفته، یعنی در واقع از لبریز گذشته بود و فوران کرده بود. چند بار اومدم اینجا یه چیزی بنویسم ولی حتی نوشتنم هم نمی یومد.حالا نه این که خیلی نویسنده ی خوبی هستم.
..
خلاصه همینجوری که تو نت پلاس بودم. یه ازمون جالب روانشناسی دیدم.. گفتم برای شما هم بنویسم.. جوابای خیلی جالبی داره.. البته شما اول جوابشو بنویسید . منم بعد میام تحلیلشو میگم. لطفا تقلب هم نکنید و نرین از تو گوگل سرچ کنید و جواب بنویسید..
اینم ازمون جالب:
دلم میخواد حرف بزنم و درد ودل کنم ولی نمیدونم چی بگم؟ الان همینطور بی هدف اومدم اینجا نشستم و دستام داره کلمات رو تایپ میکنه.
ادامه مطلب ...من تو دوره ای که فکر میکردم داشتن گواهینامه معادل اینه که میتونم کامیون سوار بشم و دیگه یه راننده ی حرفه ای هستم چهار بار تصادف کردم.(واقعا خدا رحم کرد
) که البته یه بارش خودم راننده نبودم و نیروی کمکی بودم
؛که چون نمیخوام خسته بشین همین رو براتون میگم و بعدی ها رو هم سر فرصت:
خدایا من عاشق طبیعت هستم، مخصوصا تو این فصل بهار، یعنی به نظرم خدا تمام عشقش رو تو بهار نشون میده،..
باورتون نمیشه من وقتی یه درخت با برگهای سبز و تازه میبینم چه حسی پیدا میکنم، دلم میخواد خدا رو غرق بوسه کنم..
یکی از ارزوهام اینه که با یه گروه کوه گشت روزها توی طبیعت باشم.پیاده سفر کنم تو دامنه های زیبای زاگرس، دنا، زردکوه بختیاری. برم سرچشمه های زاینده رود، دریاچه ی گهر..گلستان کوه، پشت کوه فریدونشهر(اینجا جاییه که تقریبا چند ماه از سال رفت و امد ماشین غیر ممکنه و یا خیلی سخت میشه)..
زاینده رود الان آب داره. امروز صبح رفتم کنارش، از شدت شوق دلم میخواست گریه کنم، حیف که این اب فقط یک ماه جریان داره ...
تو ادامه چند تا عکس گذاشتم:
ادامه مطلب ...