بالاخره بعد از چند روز من تونستم فرصت کنم و بیام روی صندلیم بشینم و سیستم تراکتوریمو باز کنم و با خیال راحت وبگردی کنم و برای شما گزارش بنویسم..
نمیدونم چطوریه که من گاهی تمام کارام با هم میفته ، یعنی مثلا قصد انجام یه کاری رو دارم و از قبل هم براش برنامه ریزی میکنم ولی تو وقت خودش به دلایلی انجام نمیشه و میفته روی بر نامه ای که اونم باز به دلایلی از وقت خودش انجام نشده و حساب کنید هر دوی تا اینا خودش وقت گیر باشه.
براتون نوشتم که پروسه دندونپزشکیم تموم شده بود و قصد بوتاکس داشتم. از دو هفته پیش به خواهرم گفته بودم که منم میخوام بوتاکس کنم و وقت بگیر با هم بریم.اخه ما به صورت ژنتیکی مستعد خط اخم هستیم و مثلا اگه الان صورت مامانم یا خاله هامو نگاه کنید دقیقا انگار یه خنجر وسط صورتشون خورده. از بس این خط عمیق میشه.
القصه خواهرمم چون با دوستش میخواست بیاد و دوستش هم گفته بود عصر روز دوشنبه ساعت پنج و ربع از دکتر نوبت گرفته بود.خلاصه منم چون یک فروردینی هستم و وقتی قصد انجام کاری رو داشته باشم باید حتما انجامش بدم.
طی یک پروسه ای که از مدتها پیش اغاز شده بود رضا رو به لطایف الحیلی راضی کرده بودم و پولشو ازش گرفته بودم و کلی هم ذوق داشتم که زودتر از خواهرام نسبت به سنم بوتاکس رو انجام میدم و در واقع از این وقوع این خط کذایی روی صورتم پیشگیری میکنم.
خلاصه از اون هفته منتظر روز دوشنبه این هفته بودم. از اون طرف دندونی که ترمیم کرده بودم و روکش کرده بودم اضافه داشت و موقع غذا خوردن درد میگرفت.
بنابر این روز شنبه اولین کاری که کردم رفتم دندونپزشکی و دندونم رو باز دست دکتر دادم و بعد هم رفتم که هدیه بخرم. چون روز پزشک بود و خب منم گفتم یه چیزی بخرم که یه لطفی کرده باشم.
رفتم کادو خریدم و اومدم خونه و یه دمی گوجه با گوشت قلقلی برای ناهار پختم . که رضا زنگ زد که اماده باشم بریم خرید خونه. برای اطلاعتون باید بگم که من معمولا اول هر ماه میرم خرید خونه انجام میدم و این خرید خودش یه برنامه چند ساعته است و کلی وقت گیره. هم خرید ش و هم این که باید بعد که برگردی خونه اینا رو تو یه کایبنتا جا بدی و هر چیزی بره سر جای خودش.
بهر حال خودم یه لقمه غذا خوردم و برای رضا هم ناهار و کشیدم تو یه ظرف که تو ماشین بخوره، چون میدونستم وقت نداریم.
و با سرعت برق و باد راهی هایپر شدیم.
از اون طرف قصد داشتم همون اقای همکار که پسرمو تو مدرسه دلخواهمون ثبت نام کرد،رو برای یکشنبه شب دعوت کنم.وقتی خریدامو کردم اومدم خونه، زنگ زدم به خونه شون که دعوتشون بگیرم که خانمش عرض کرد که همسر گرامیش یکشنبه نیست و مهمونی افتاد برای روز دوشنبه، دقیقا همون روزی که من بو تاکس داشتم.
چون مجبور بودم همون اول هفته دعوتشون کنم، رضا معمولا دو سه روز اخر هفته ها بیمارستانه و خلاصه نیست.
منم هی یکی دو تا میکردم که چطوری کارامو انجام بدم. که وقت کم نیارم
.از صبح یکشنبه رفتم تو اشپز خونه برای درست کردن سه تا چیز: یکی ژله خرده شیشه، کیک ، سالاد پاستا واماده کردن مواد دلمه برگ مو و پیچیدنشون..
روز دوشنبه هم تقریبا غذامو نیمه اماده کرده بودم . سالادمو درست کرده بودم. دلمه رو پخته بودم. خونه رو تمیز کرده بودم.یعنی فقط مونده بود که مرغ بپزم همراه برنج. مرغ رو گذاشتم تو قابلمه وزیرشو کم کرده که تو فاصله ای که نیستم بپزه تا بعد منتقلش کنم تو فر. و برنج هم مونده بود. خلاصه رضا منو گذاشت دم مطب دکتر مربوطه و خودش رفت. منم منتظر شدم خواهرم با دوستش اومد تا رفتیم تو مطبی که بیشتر شبیه سالن زیبایی بود. حالا من دلم مثل سیر و سرکه میجوشید. و این خانم دکتر تاخیری بیشتر از یکساعت داشت. اونقدر که من میگفتم پاشم و قید بوتاکس رو بزنم و برگردم خونه و شامم رو اماده کنم.
بالاخره دکتر اومد. و من رفتم روی صندلی خوابیدم تا دکتر تزریق رو انجام بده.وقتی میخواست شروع کنه ازم پرسید که میخوای چیکار کنی؟ منم گفتم میخوام خط اخمم از بین بره. هی ازم پرسید که برای دور چشم نمیخوای و منم گفتم نه: خلاصه تزریق رو انجام داد و اومدم بیرون و از خواهرم پرسیدم که تو دور چشمم انجام دادی اونم گفت اره..
خب منم که میخواستم دقیقا کاری که خواهرم کرده بودم رو انجام بدم پشیمون شدم و به دکتر گفتم دور چشم هم میخوام. که گفت چرا زودتر نگفتی.
چون دوباره مجبور بود یه سرنگ دیگه استفاده کنه.
بهر حال گفت بشینم تا تزریق خواهرمو انجام بده و نوبت من بشه.تو فاصله ای که خواهرم داشت تزریقشو انجام میداد فهمیدم دوست خواهرم برای لیزر زیر بغل اومده و همونجا لباسشو در اورد جاشو به من نشون داد که بعد پنج جلسه چه عالی شده بود که منم جوگیر شدم وتصمیم گرفتم که لیزر هم بکنم. حالا فکر کنید من اونشب مهمون داشتم و هنوز غذای اصلیمو اماده نکرده بودم.
بهر حال با کمال خوشحالی باید بگم جلسه اول لیزر زیر بغل هم کردم و دیگه اونجا خیلی خوشحال اومدم خونه. حالا دکتر کلی سفارش کرد که چون بوتاکس کردم دولا نشم و شب به پهلو نخوابم و این چیزا. حالا چون من مهمون داشتم که بهر حال چند باری دو لا و راست شدم.
اومدم خونه شام رو اماده کردم و شانس یاریم کرد مهونام خیلی دیر اومدن یعنی حدود ساعت ده شب و من تونستم تمام کارامو انجام بدم.
خلاصه الان یک عدد مهتاب بوتاکس کرده در خدمت شماست که هنوز هیچ اثری از بوتاکس خودشو نشون نداده.جز سر دردش. یعنی من الان میتونم اخم کنم.و ظاهرا بعد ده روز شروع میکنه اثر خودشون نشون بده.
حالا جالب اینه رضا خبر نداره که لیزر هم کردم..
حالا چطوری بگم خدا میدونه.!!!
مهمونیم هم عالی برگزار شد و چون غذا و دسر به چشم رضا خیلی خوب شده بود صبح امروز هم یه هدیه نقدی براش دریافت نمودم.
اینم یه چند تا عکس:
این عکس ژله خرده شیشه که البته به من ورضا هیچی نرسید ومن نفهمیدم طعمش چطوری بود!!
اینک کیک جنگل سیاه...که به نظرم گزینه خیلی خوبی برای کیک تولده..و طعمش هم عالی بود.
اینم دلمه برگ مو...
اینم ژله کارامل بود که چون تیر عشق از وسط دو نیمه ش کرد. ترجیح دادیم خودمون بخوریم و قبل مهمونی کلکش کنده شد..
خسته نباشی کد بانو با سلیقه,مهتا جون باور میکنی منم همینجوریم,یعنی یهو در ان واحد برام چهار تا کار پیش میا, که همشم حیاتیه.یا مثلا یهو سه تا مهمونی دعوت میشم.ا وایل خیلی اعصابم خرد میشد حالا دیگه بی خیال شدم.
راستی مبار ک انقلاب پوستیت باشه.
خواهرای من تهران رفتن و از نتیجه خیلی هم راضی بودن.اما خواهر کوچیکه یه بار اصفهان رفت پشیمون بود.کاش ادرس کلینیکی که رفتی رو برام بگذاری اگه کارش خوب جواب میده.
گاهی وقتا همینجوری میشه یعنی همه چیز با هم قاطی میشه. البته این بعضی وقتا برای ما یعنی اکثر موارد
حالا منم سعی میکنم بی خیال باشم.
ممنون عزیزم.امیدوارم که کارش خوب جواب بده. ادرس هم تو لاین برات میذارم.
bah bah Mahtab khanoom che kardi. Botox o laser o mehmooni o hedye o ... che shavad. cheshme bad door bashe khanoom. hamishe ba khabaraye khoob biay. manam khate akhmam ro botox mikonam hamishe. vali bad az chand mah ke asare botox mire ehsas mikonam kheili khate akhmam bozorgtar shode o baz miram botox mikonam.
deser ha kheili khoob boodan. makhsoosan caket. delam az in mehmooni haye iran khast ke hamishe jele va deser roo mize. hmmmmm.
میدونی گلبرگ جان من تا الان بوتاکس نکردم وبرای همین از همون وقتی که این کارو کردم تا الان روزی صدبار تو ایینه خودمو میبینم که چقدر نتیجه گرفتم!!
حالا کاش نتیجه خوبی بده که شش ماه دیگه هم برم دوباره..
مرسی عزیزم لطف داری..
به به کیف کردم چه باسلیقه
من عاشق کرم کاراملم نوش جان همگیتون
لیزر مخصوصن زیربغل یکی از واجیات زندگیه. بوتاکسم چند روز باید صبر کنی یعد کلی عاشق خودت میشی
منم تنها ژله ای که میخورم همون کارامله، واسه همین به بهونه این که ژله م خوب نشده خودمون قبل مهمونی کلکشو کندیم.
وای رها هی از پریروز تا الان وسواس منو گرفته که هنوز چرا میتونم اخم کنم؟ کاش حالا واقعا نتیجه بده..
عاشق اون لطایف الحیلتم مهتاب جون!
کدبانوییت هم که ما رو کشته :)
مرسی عزیزم
خانم بوتاکس و لیزرتون مبارک باشه.
به سلامتی چند روز طول میکشه تا خودش رو نشون بده.
منم لیزر میخوام. باید برم.
بابا چرا همه چیز رو با هم انجام دادی عاشقتم. ولی خوب شد که خدا کمکت کرد و به خیر و خوشی تموم شد . وای من دلمه میخوام.
ممنون عزیزم
عزیزم بوتاکس ظاهرا بعد یک هفته تا ده روز خودشو نشون میده. فعلا که من ثانیه ای خودمو چک میکنم.
ولیزر دکتر بهم گفت از دو هفته دیگه موها شروع به ریزش میکنه وتو جلسه بعد که یک ماه دیگه هست میفهمیم چه درجه ای از لیزر بهت جواب میده.
من کلا زود جوگیر میشم. تو مطب به سرم زد این کارو بکنم. تازه اگه پول داشتم حتما جاهای دیگه هم میکردم.
کاش نزدیک بودیم دلمه برات میاوردم
خوب کردی انجام دادی حالا تا دوباره میخواستی بری یه موقع نمی شد. به شوهرت هم بگو یه پک تخفیفی گذاشته بودم خانمه بهم پیشنهاد داد. بعدم یه کم دلبری کن بگو ببین چقدر قشنگ شده که بازم پول بده بری بقیه جاهارو هم قشنگ کنی.
اره منم پیش خودم همین حسابو کردم. وقتی دو تا دوتا چار تا کردم دیدم بهترین کار اینه الان با یه تیر دو تا نشونه بزنم.
حالا هم برای پولش بسی امیدوارم که خودش جور بشه.
مبارک باشه خانومی . نترسیدی ؟ من خیلی ترسو ام .عاشق عمل زیباییم ولی همیشه ترس منو از کاری که میخوام بکنم پس میزنه !
چه باسلیقه ایی خانومی
ممنون عزیزم
راستش من تو این موارد ترس ندارم. ولی وقتی خواستم لیزر کنم دیدم بر خلاف چیزی که فکر میکردم کمی درد داشت...
الان برای بعضی جاها بیشتر احساس خجالت دارم تا ترس
بوتاکس مبارکه عزیزم کار خیلی خوبی کردی.
دسر و کیک و غذات هم ظاهر هوس انگیزی دارن قطعأ خوشمزه بودن
ممنون مهدیس جان. راستش اگه ادم بتونه بعضی چیزارو به تعویق بندازه حس خوبیه.اونم در مورد صورت..
ظاهرا مهمونا دسر وغذا رو پسندیدن
baghyeye ghesmat ha ro ham bi tars va khejalat boro laser kon ke saadate donyavi va okhravi dar hamine. khalas mishi.
کلی به این جمله ت خندیدم.سعادت دنیوی واخروی
ولی فکر کن واقعا اگه بشه چقدر راحت می شم وحس زنانگیم دیگه به اسمون میرسه
خسته نباشی ولی قبول داری اینجور موقع ها که کارها تو هم میوفته غذا خیلی هم خوشمزه میشه راستی به یاد خیلی خیلی قدیمها روزت مبارک چقدر برای کارهای دخترونه دلم تنگ شده
اره معمولا چیزای هولکی خوب هم از اب در میاد.
البته خب وقتی مهمون داری استرسش هست.
البته زمان ما مه روز دختری در کار نبود ولی منم دلم برای دختر بودنم تنگ میشه. یادش بخیر
نمیدونم چه حکمتیه وقتی رژیم دارم یا وقتی خیلی گرسنمه وسر کارم ودسترسی به غذا ندارم این دوستای من از این عکسها میگذارند خوب فکر دل ضعفه ما رو نمیکنی
اخی عزیزم ببخشید. گرچه رژیم رو که ما همه داریم ولی اجرا نمیکنیم.
راستی چرا اسمت اینجوری شده؟
خیلی از این اخلاقت که یه تصمیمی رو می گیری و ضربتی هم اجرا می کنی خوشم میاد مهتاب.

مشتاقم ببینم حالا بوتاکست چی میشه و چطوری نتیجه میده. لیرزت هم همینطور. حتمن بنویس راجع بهش.
دلمه برگ مو هم که عشق دیرینه منه، خیلی دلم آب افتاد دیدمشون، آخه این درسته؟؟؟
چیزهای کارامل دار منم دوست دارم خیلی، نوش جونتون، خسته هم نباشی مهتاب خانم ترگل ورگل و کدبانو!
البته این اخلاق از بدو تولد با من بوده. تو خانواده ی خودم خاطراتی از بچگی من هست که وقتی چیزی رو میخاستم چطور زمین وزمان رو بهم میدوختم که بدستش بیارم.
تو یه دوره هایی از روزگارم این اخلاقم کم رنگ شده ولی خب من ذاتا اینجوریم ویه جاهایی بروز میکنه
من امسال قصد داشتم حتما بوتاکس کنم وباورت نمیشه رضا به چه جدیتی مخالفت میکرد ولی من روشهای خودمو دارم.
برای لیزر هم که خیلی وقت بود تو فکرم بود ولی اصلا فکرشو نمیکردم اینجوری برام مهیا بشه..که الان خیلی خوشحالم وحتما ادامه میدم.
حتما نتیجه رومینویسم..
منم دلمه دوس دارم اما چون اهل خانواده م بی ذوقن وخیلی مشتاق نیستن. من همیشه برای مهمونیها تدارک میبینم. اینجوری هم خودم میخورم هم اونایی که دوس دارن.
مرسی
سلام دوست گل خودم
دلم واست تنگ شده ببخشید که مدتی نبودم......
بابا چیکار کردی تو مهتاب
اصلا عالی ای,بیستی,حرف نداری.....
خوش به حال مهمونات واقعا
من عااااشق دلمه برگ مو هستم شدیدها ...
بوتاکس و لیزرت مبارک خوشگل خانومییییی
درد نداشت لیزر؟ من موهای زاید زیر چانه ام رو لیزر کردم هر دفعه شدید درد داشتم و پوستم تاول میزد و با بدبختی لک اش میرفت خیلی دوست دارم زیر بغل و پاهام رو هم لیزر کنم ولی تحمل دردشو ندارم...
سلام عزیزم
منم دلم تنگ شده بود. خیلی وقت بود نبودی..
ممنون گلم. راستش مهصاد جان لیزر که کمی درد داشت. یعنی تو اون 5 دقیقه من هر سی ثانیه یه بار میگفتم وای. ولی خب فکر نکنم بیشتر از اپیلاسیون درد داشته باشه.
میدونی حتما درجه هاش متفاوته که مثلا لک ایجاد میکنه. به منم گفت تا دو روز زینک اکساید بزنم ولی چون زیر بغل بود ومساله عرق بود من یک روز زدم. حالا ببینم از دو هفته ی دیگه نتیجه میده یا نه؟
فعلا که بوتاکسم نتیجه ی دلخواهمو نداده. ظاهرا هنوز باید صبر کنم. هنوز میتونم کمی اخم کنم.
اون خصوصی هم ممنون. کلی خندیدم.
نمیدونم هر وقت میام اینجا تو قسمت نظرات اسمم این شکلیه اگه هواسم نباشه ودرستش نکنم همونطوری فرستاده میشه رژیم ندارم فقط دارم یعنی رعایت میکنم البته بی نتیجه نبوده 2کیلو کم کردم البته فکر کنم ورزش هم بی تاثیر نبوده
پس من بفهمم که اسم تو اینجوری میشه..
راستش همون رعایت کردن غذا تو مدت زمان طولانی خیلی خوب جواب میده وبه نظر من گاها از گرفتن رژیم خیلی بهتره. چون باعث میشه به مرور حجم معده کم بشه.
مبارکه خانمی چه کار خوبی کردی
چه دسرای عاااالی به به
مرررسی
سلام مهتاب عزیز کیکت اینقدر قشنگ بود که هوس کردم کاش دم دستم بود و میخوردمش من که از این هنرها ندارم 0 الان چند ماهه ارد گندم خریدم حلوا درست کنم وقت نمیکنم ( حالا یعنی من اینقدر ادم پر مشغله ایی ام) در مورد بوتاکس بموقع شروع کردی بعضی از دکترها میکن از 25 سالگی شروع کرد که چین نیافته و من چند بار که بوتاکس زدم سر درد نگرفتم دفعه اول من هم مثل شما مهمون داشتم پاگشا دختر خواهر شوهرم بود البته من روز قبلش وقت داشتم ولی برای وسط ابروم( خط اخم) ژل تزریق کرد و گفت باید دوروز حمام نرم خوبه مهمونیم تو رستوان باشگاه ادارمون بود 0 در مورد لیز زیز بغل یک کم تحقیق کن میگن چون منطقه حساسی بهتره لیرزنشه حتی دوست من اپیلاسیون هم نمیکرد میگفت ممکن غدد لنفاوی اون منطقه تحریک بشن و خدای نکرده سرطانی بشن انشااله همیشه خوب خوش باشی و بخودت برسی خوشگل که هستی خوشگلتر بشی
عزیزم من که کیک درست میکنم چون کاری ندارم وشاغل هم نیستم. تمام وقتمو تو خونه هستم و برای همین چون اشپزی دوس دارم کیک درست میکنم وگرنه من جای تو بودم حتما غذا هم برای بچه هام درست نمیکردم..
حالا ژل تزریق کردی راضی هستی؟
با ایپلاسیون زیر بغل من هم مخالفم چون خیلی شنیدم که غدد لنفاوی رو تحریک میکنه. ولی در مورد لیزر از پزشک پرسیدم وگفت لیزر مو هیچ تحریکی برای غدد اون منطقه ایجاد نمیکنه.
ممنون گلم..
سلام گلم. مبارک باشه. منم ی بار بوتاکس کردم دو سال پیش. واسه من بوتاکس دور چشم بود. خیلی چهرم تغییر کرده بود. مخصوصا موقع خندیدن. همه میگفتن میخندی شبیه بدجنسا میشی. منم دیگه نکردم ولی خوب لازم دارم. الانم دو دلم که بکنم یا نکنم
ممنونم
عزیزم اگه خودت راضی بودی انجام بده.چون مهم خودتی.بعضیا صورتها مستعد اینه که چروک دور چشمشون زیاد باشه...اگه بشه پیشگیری کرد که خیلی خوبه..
سلام مهتاب جان ، بله از تزریق ژل راضیم تقریبا 7 سال پیش این کار انجام دادم هنوز هم هست و ازاینکه خط وسط ابروم عمیق بشه جلوگیری کرده الان خطش هم از بین رفته
چقدر خوب...
من نمیدونستم ماندگاری ژل اینقدر زیاده
به به کدبانو خانوم چه کرده!!!!
چرا عکس شامت رو نذاشتی؟
مرسی گلم. اخه خجالت کشیدم جلوی مهمونا بخام از میز شام عکس بگیرم
مبارک باشه تغییرات و تعمیرات
اون کیکت هم خیلی هوس انگیزه
حالا که زیر بغل رو لیزر کردی یه دفعه قسمت بیکینی رو هم انجام بده... برای اینکه دردت کمتر بشه میتونی قبلش پماد لیدوکائین بزنی به داروخانه بگی پماد لیدوکائین واسه لیزر میخوام بهت میده نیم ساعت قبلش بزن و قبل لیزر با دستمال مرطوب پاک کن
من بعد سه جلسه جواب گرفتم جلسه چهارم رو چند ماه بعدش رفتم
ممنونم
خب من به اون قسمت هم فکر میکنم. حالا اگه شرایطش مهیا بشه حتما انجام میدم.
حتما برای دفعه بعد از لیدوکائین استفاده میکنم. کاش منم بعد سه جلسه جواب بگیرم.
یکی از چیزایی که خیلی دلم میخواد انجام بدم لیپوماتیک ناحیه ی شکم هست.
مبارکه
:-*
منم میخوام بوتاکس و لیزر کنم :-D اما کمی میترسم و موکول کردم به بعد از دفاع از پروژه پایانیم که یه کم استرسم کمتر بشه
به نظر من هر دو کار خوب وبی استرسی هستن..